به گزارش مشرق، سالهاست که یکدیگر را میشناسند و آخرین بازی که هم را دیدهاند 24 ساعت پیش و آخرین باری که با هم حرف زدهاند کمتر از 3 ساعت پیش بوده اما وقتی همدیگر را میبینند چنان یکدیگر را در آغوش میکشند که انگار چندین ماه از هم دور بودهاند. این، یک سکانس چند ثانیهای از برخورد سید محمد موسوی و پیکان اکبری در تمرینات تیم والیبال پیکان بود. حالا «پیمان» سرمربی پیکان است و «سید» بازیکن این تیم و البته یکی از بهترین مدافعان روی تور حال حاضر جهان.
موسوی همچون سایر ملیپوشان ایران بعد از پشت سر گذاشتن دوره طولانی مسابقات، درخشش در لیگ جهانی، مسابقات قهرمانی جهان و در نهایت کسب مدال طلای بازیهای آسیایی اینچئون حالا خود را مهیای حضور در مسابقات لیگ برتر به همراه تیم پیکان میکند. در این بین فرصتی دست داد با این مرد طلایی والیبال ایران صحبتی داشته باشیم. گفتوگوی سید محمد موسوی را بخوانید:
ارتباط صمیمی و نزدیکی با پیمان اکبری (سرمربی پیکان ) داری.
من و آقای اکبری چندین سال در تیم پیکان همبازی بوده ایم و رابطه خوب و نزدیکی با هم داریم. امیدوارم این تعامل برای تیم نیز مثمر ثمر باشد.
سال گذشته، تو به همراه سعید معروف و شهرام محمودی، مثلث خوبی در تیم متین ورامین تشکیل دادید که در نهایت به قهرمانی این تیم در لیگ برتر منتهی شد. تمایل نداشتی که امسال هم هر 3 در کنار هم بازی کنید؟
ما سال گذشته خیلی با هم هماهنگ شده بودیم . بعضیها به ما مثلث طلایی میگفتند. البته به نظر من شاید نقرهای هم نبود (میخندد) و کمی بزرگ شده بود. ما در تیم ملی و باشگاه، نتایج خوبی گرفتیم. خیلی دوست داشتم که باز هم کنار دوستانم بودم ولی به خاطر مسائل شخصی نمیتوانستم به شهرستان بروم. از طرفی، پیکان تیم پیشین من بوده و شرایط بسیار خوبی دارد. اگر اوضاع این تیم به همین منوال باشد من حاضرم قراردادی 5 ساله با پیکان ببندم. در اینجا واقعا راحت هستم چون همه چیز اعم از مسائل مالی، ورزشی و رفاهی به خوبی برای ما فراهم است. دوست دارم شرایطی پیش بیاید که همه ما بتوانیم در کنار هم در یک تیم و ترجیحا در پیکان بازی کنیم.
لیگ برتر والیبال در 2 گروه برگزار میشود. نظرت در این مورد چیست؟
این موضوع به ضرر لیگ است و به سود بازیکنان. یکی از دلایلی که تیم ملی نتایج خوبی در سطح قاره و جهان گرفته، لیگ پویای والیبال ایران است. فدراسیون والیبال در حال برنامهریزی برای تیم ملی است و این مسئله واقعا قابل احترام است چون مردم بیشتر تمایل دارند موفقیتهای تیم ملی را ببینند اما به نظر من 2 گروهی شدن لیگ باعث افت کیفیت آن میشود. سال گذشته شاید در بین 12 تیم لیگ برتر، 2 تیم کیفیت خیلی خوبی نداشتند اما امسال میتوانم بگویم در هر گروه، 2،3 تیم کیفیت ندارند و در حد دسته یک هستند. همان طور که گفتم این موضوع به ضرر لیگ و به سود بازیکنانی مثل ماست که در چند سال گذشته، مرتب در اردوهای تیم ملی و مسابقات مختلف بودهایم و متحمل فشار زیادی شدهایم. به این ترتیب میتوانیم استراحت کنیم و برای فصل جدید مسابقات و اردوهای ملی آماده شویم.
چه چیزی باعث میشود این فشارها و اردوهای متوالی و سخت را تحمل کنی؟
مهمترین دلیلش مردم هستند. تشویقهای آنها و اینکه میبینی بین مردم محبوب شدهای، بهترین انگیزه برای تلاش و بازی در تیم ملی است. ما سال گذشته در تیم ملی، پولی دریافت نکردیم ولی اگر بگویند از این به بعد هم پولی در کار نیست، باز هم به خاطر مردم برای تیم ملی بازی میکنیم چون آنها را دوست داریم. من جو سالن 12 هزار نفری آزادی را با هیچ پولی عوض نمیکنم. در کنار مردم، مسائل مالی و اسم و رسم هم برای ما ایجاد انگیزه میکند.
برتری والیبال نسبت به سایر رشتههای تیمی ایران در حال حاضر چیست؟
شاید این یک شعار به نظر برسد ولی دوستی و رفاقت بین بازیکنان، رمز موفقیت تیم ملی والیبال است. عملکرد خوب مدیران فدراسیون و تیمها در کنار اسپانسرهای خوب باعث میشود تا وقتی سرمربی تیم ملی عوض میشود، نتایج بهتری بگیریم. بنابراین تیم ملی زیرساختهای خودش را دارد و در هر شرایطی آنها را حفظ میکند.
تو بهترین مدافع روی تور لیگ جهانی بودی. این لیگ باعث شد در جهان دیده شوی یا اینکه در جریان این مسابقات به تجربه لازم دست پیدا کردی؟
یک بازیکن با یک تیم وقتی پیشرفت میکند که بتواند با حریفان قویتر از خود بازی کند. در کشتی میگویند تا تنت به تن حریف خارجی نخورد، پیشرفت نمیکنی. ما تا چند سال گذشته با حریفان آسیایی بازی میکردیم و سطحمان در حد همانها بود. استارت حضور ما در میادین بین المللی با حضور پیکان در جام باشگاههای جهان و کسب عنوان سومی توسط این تیم زده شد. در سال 2010 و در مسابقات قهرمانی جهان، آن مسابقه معروف را با هدایت مرحوم حسین معدنی 3 بر 2 به ایتالیا باختیم.
بازی با تیمهای قدرتمند باعث شد سطح والیبال ایران بالا برود. در مورد خود من هم همین طور؛ بازی در دیدارهای سخت و حریفان بزرگ سبب شد تجربه بیشتری کسب کنم و برای تیمم مفیدتر باشم. من 5 سال پیش هم در جام باشگاههای جهان و در حضور بزرگان والیبال دنیا به عنوان بهترین دفاع روی تور رسیدم. بنابرین کسب تجربه، کمک میکند تا این عنوان را به صورت مستمر تکرار کنم.
قهرمانی در بازیهای آسیایی، عنوانی بود که همه به دنبال آن بودید و با قدرت به آن رسیدید.
امتیازی که ما در بازیهای آسیایی داشتیم این بود که مربی انعطافپذیری، هدایت ما را به عهده داشت. بازیکنان تیم ملی در زمان ورود به کره جنوبی برای بازیهای آسیایی از نظر ذهنی و جسمی کاملا خسته بودند. ما در کره جنوبی هیچ امکاناتی جز یک تخت برای خوابیدن و زمین تمرین در اختیارمان نبود. خوشبختانه سرمربی تیم به خوبی ما را درک کرد. کواچ، تمرینهای صبح تیم را تعطیل کرد و اجازه داد ما بیشتر استراحت کنیم و حتی صبحانه را دیرتر بخوریم. این برنامه به ما کمک کرد تا قبل از بازیهای نیمه نهایی به شرایط آرمانی خود برگردیم و در نهایت قهرمان شویم.
یعنی در مقایسه با ولاسکو با کواچ راحتتر هستید؟
در نخستین سالی که ولاسکو به ایران آمد چون سیستم جدیدی را اجرا میکرد، کار ما سخت بود و دیدید که در سال اول نیز نتیجهای نگرفتیم. بعد از اینکه به سیستم او عادت کردیم، نتایج بهتری گرفتیم و دیگر با ولاسکو مشکلی نداشتیم. اگر کواچ هم میخواست در بدو ورودش راه یک مربی سختگیر را در پیش بگیرد، قطعا موفق نبود. البته این نکته را هم متذکر شوم که شاید اگر چند سال پیش، یک مربی به ما آزادی میداد دیگر مطیع او نبویم اما حالا همه ما مثل سرباز از دستورات مربی فرمان میبریم.
توقعات بالای مردم به شما روحیه میدهد یا کار شما را سختتر میکند و استرس زاست؟
هم انگیزه میدهد و هم استرس دارد. من بارها شنیدهام که مردم میگویند طلای مسابقات قهرمانی جهان، حق ایران بود! دقت کنید؛ آنها به سکوهای جهانی هم راضی نیستند. این کار واقعا سخت است و برای بزرگان والیبال نیز کار سادهای نیست. در این بین ما فقط میتوانیم تلاش خودمان را کرده و خوب تمرین کنیم تا به مردم نشان دهیم اگر نتیجه هم نگرفتیم، تمام تلاشمان را به کار گرفتیم.
تیم ملی در 2 تورنمنت لیگ جهانی و قهرمانی جهان پای سکو متوقف شد. این مسئله، دلیل مشترکی داشت؟
اتفاقا من اخیراً به همین قضیه فکر میکردم. ما اگر در لهستان بازی با آلمان را میبردیم، به راحتی روی سکو میرفتیم. ما به تیمی که قهرمان شد (لهستان) با نتیجه 3 بر 2 در زمین خودش باختیم، بنابرین قهرمانی هم در دسترس ما بود اما همیشه در نظر داشته باشید که ما با 150 درصد توان خود بازی میکنیم، در حالی که بقیه تیمها با 80 درصد قدرت خود به میدان میآیند، درست مثل ما که با حریفان آسیایی روبرو میشویم. تمام بازیهای ما در مسابقات قهرمانی جهان از همان ابتدا سخت بود و وقتی به آلمان رسیدیم دیگر توانی برای ما باقی نمانده بود. از بدشانسی هم به بازیکنی مثل «گروزر» برخوردیم که 11 سرویس متوالی زد و امتیاز گرفت. جالب اینکه حتی یکی از سرویسهای او در بازی با فرانسه از تور رد نشده بود!
در جریان پیشرفت والیبال ایران در میادین جهانی در ذهن شما چه اتفاقی افتاد؟
این پتانسیل در بازیکنان وجود داشت اما بلد نبودیم چطور تیمهای بزرگ را شکست دهیم. اوایل، گرفتن یک ست از برزیل برای ما کافی بود اما حالا به دنبال پیروزی هستیم.
آیا بازیکنان تیمهای پایه ایران را در حدی میبینی که در آینده جانشین شما و در واقع نسل فعلی شوند؟
برنامه بازیهای ما به قدری فشرده بوده که من بازیهای تیم نوجوانان و جوانان را ندیدهام و بازیکنان این تیمها را نمیشناسم اما همیشه نگران بودم که مبادا با درخشش تیم ملی، تیمهای پایه فراموش شوند.
به پیشنهادهای خارجی هم فکر میکنی؟
اگر پیشنهاد خوبی دریافت کنم به آن فکر میکنم. من امسال از تیم «مودنا»ی ایتالیا دعوت نامه داشتم اما از نظر مالی با آنها به توافق نرسیدم. من در سن و سالی نیستم که با هر پیشنهادی، تیمم را عوض کنم. شاید اگر 20 ساله بودم به ایتالیا میرفتم و از این کار هم لذت میبردم اما حالا نمیتوانم این کار را انجام دهم.
موسوی همچون سایر ملیپوشان ایران بعد از پشت سر گذاشتن دوره طولانی مسابقات، درخشش در لیگ جهانی، مسابقات قهرمانی جهان و در نهایت کسب مدال طلای بازیهای آسیایی اینچئون حالا خود را مهیای حضور در مسابقات لیگ برتر به همراه تیم پیکان میکند. در این بین فرصتی دست داد با این مرد طلایی والیبال ایران صحبتی داشته باشیم. گفتوگوی سید محمد موسوی را بخوانید:
ارتباط صمیمی و نزدیکی با پیمان اکبری (سرمربی پیکان ) داری.
من و آقای اکبری چندین سال در تیم پیکان همبازی بوده ایم و رابطه خوب و نزدیکی با هم داریم. امیدوارم این تعامل برای تیم نیز مثمر ثمر باشد.
سال گذشته، تو به همراه سعید معروف و شهرام محمودی، مثلث خوبی در تیم متین ورامین تشکیل دادید که در نهایت به قهرمانی این تیم در لیگ برتر منتهی شد. تمایل نداشتی که امسال هم هر 3 در کنار هم بازی کنید؟
ما سال گذشته خیلی با هم هماهنگ شده بودیم . بعضیها به ما مثلث طلایی میگفتند. البته به نظر من شاید نقرهای هم نبود (میخندد) و کمی بزرگ شده بود. ما در تیم ملی و باشگاه، نتایج خوبی گرفتیم. خیلی دوست داشتم که باز هم کنار دوستانم بودم ولی به خاطر مسائل شخصی نمیتوانستم به شهرستان بروم. از طرفی، پیکان تیم پیشین من بوده و شرایط بسیار خوبی دارد. اگر اوضاع این تیم به همین منوال باشد من حاضرم قراردادی 5 ساله با پیکان ببندم. در اینجا واقعا راحت هستم چون همه چیز اعم از مسائل مالی، ورزشی و رفاهی به خوبی برای ما فراهم است. دوست دارم شرایطی پیش بیاید که همه ما بتوانیم در کنار هم در یک تیم و ترجیحا در پیکان بازی کنیم.
لیگ برتر والیبال در 2 گروه برگزار میشود. نظرت در این مورد چیست؟
این موضوع به ضرر لیگ است و به سود بازیکنان. یکی از دلایلی که تیم ملی نتایج خوبی در سطح قاره و جهان گرفته، لیگ پویای والیبال ایران است. فدراسیون والیبال در حال برنامهریزی برای تیم ملی است و این مسئله واقعا قابل احترام است چون مردم بیشتر تمایل دارند موفقیتهای تیم ملی را ببینند اما به نظر من 2 گروهی شدن لیگ باعث افت کیفیت آن میشود. سال گذشته شاید در بین 12 تیم لیگ برتر، 2 تیم کیفیت خیلی خوبی نداشتند اما امسال میتوانم بگویم در هر گروه، 2،3 تیم کیفیت ندارند و در حد دسته یک هستند. همان طور که گفتم این موضوع به ضرر لیگ و به سود بازیکنانی مثل ماست که در چند سال گذشته، مرتب در اردوهای تیم ملی و مسابقات مختلف بودهایم و متحمل فشار زیادی شدهایم. به این ترتیب میتوانیم استراحت کنیم و برای فصل جدید مسابقات و اردوهای ملی آماده شویم.
چه چیزی باعث میشود این فشارها و اردوهای متوالی و سخت را تحمل کنی؟
مهمترین دلیلش مردم هستند. تشویقهای آنها و اینکه میبینی بین مردم محبوب شدهای، بهترین انگیزه برای تلاش و بازی در تیم ملی است. ما سال گذشته در تیم ملی، پولی دریافت نکردیم ولی اگر بگویند از این به بعد هم پولی در کار نیست، باز هم به خاطر مردم برای تیم ملی بازی میکنیم چون آنها را دوست داریم. من جو سالن 12 هزار نفری آزادی را با هیچ پولی عوض نمیکنم. در کنار مردم، مسائل مالی و اسم و رسم هم برای ما ایجاد انگیزه میکند.
برتری والیبال نسبت به سایر رشتههای تیمی ایران در حال حاضر چیست؟
شاید این یک شعار به نظر برسد ولی دوستی و رفاقت بین بازیکنان، رمز موفقیت تیم ملی والیبال است. عملکرد خوب مدیران فدراسیون و تیمها در کنار اسپانسرهای خوب باعث میشود تا وقتی سرمربی تیم ملی عوض میشود، نتایج بهتری بگیریم. بنابراین تیم ملی زیرساختهای خودش را دارد و در هر شرایطی آنها را حفظ میکند.
تو بهترین مدافع روی تور لیگ جهانی بودی. این لیگ باعث شد در جهان دیده شوی یا اینکه در جریان این مسابقات به تجربه لازم دست پیدا کردی؟
یک بازیکن با یک تیم وقتی پیشرفت میکند که بتواند با حریفان قویتر از خود بازی کند. در کشتی میگویند تا تنت به تن حریف خارجی نخورد، پیشرفت نمیکنی. ما تا چند سال گذشته با حریفان آسیایی بازی میکردیم و سطحمان در حد همانها بود. استارت حضور ما در میادین بین المللی با حضور پیکان در جام باشگاههای جهان و کسب عنوان سومی توسط این تیم زده شد. در سال 2010 و در مسابقات قهرمانی جهان، آن مسابقه معروف را با هدایت مرحوم حسین معدنی 3 بر 2 به ایتالیا باختیم.
بازی با تیمهای قدرتمند باعث شد سطح والیبال ایران بالا برود. در مورد خود من هم همین طور؛ بازی در دیدارهای سخت و حریفان بزرگ سبب شد تجربه بیشتری کسب کنم و برای تیمم مفیدتر باشم. من 5 سال پیش هم در جام باشگاههای جهان و در حضور بزرگان والیبال دنیا به عنوان بهترین دفاع روی تور رسیدم. بنابرین کسب تجربه، کمک میکند تا این عنوان را به صورت مستمر تکرار کنم.
قهرمانی در بازیهای آسیایی، عنوانی بود که همه به دنبال آن بودید و با قدرت به آن رسیدید.
امتیازی که ما در بازیهای آسیایی داشتیم این بود که مربی انعطافپذیری، هدایت ما را به عهده داشت. بازیکنان تیم ملی در زمان ورود به کره جنوبی برای بازیهای آسیایی از نظر ذهنی و جسمی کاملا خسته بودند. ما در کره جنوبی هیچ امکاناتی جز یک تخت برای خوابیدن و زمین تمرین در اختیارمان نبود. خوشبختانه سرمربی تیم به خوبی ما را درک کرد. کواچ، تمرینهای صبح تیم را تعطیل کرد و اجازه داد ما بیشتر استراحت کنیم و حتی صبحانه را دیرتر بخوریم. این برنامه به ما کمک کرد تا قبل از بازیهای نیمه نهایی به شرایط آرمانی خود برگردیم و در نهایت قهرمان شویم.
یعنی در مقایسه با ولاسکو با کواچ راحتتر هستید؟
در نخستین سالی که ولاسکو به ایران آمد چون سیستم جدیدی را اجرا میکرد، کار ما سخت بود و دیدید که در سال اول نیز نتیجهای نگرفتیم. بعد از اینکه به سیستم او عادت کردیم، نتایج بهتری گرفتیم و دیگر با ولاسکو مشکلی نداشتیم. اگر کواچ هم میخواست در بدو ورودش راه یک مربی سختگیر را در پیش بگیرد، قطعا موفق نبود. البته این نکته را هم متذکر شوم که شاید اگر چند سال پیش، یک مربی به ما آزادی میداد دیگر مطیع او نبویم اما حالا همه ما مثل سرباز از دستورات مربی فرمان میبریم.
توقعات بالای مردم به شما روحیه میدهد یا کار شما را سختتر میکند و استرس زاست؟
هم انگیزه میدهد و هم استرس دارد. من بارها شنیدهام که مردم میگویند طلای مسابقات قهرمانی جهان، حق ایران بود! دقت کنید؛ آنها به سکوهای جهانی هم راضی نیستند. این کار واقعا سخت است و برای بزرگان والیبال نیز کار سادهای نیست. در این بین ما فقط میتوانیم تلاش خودمان را کرده و خوب تمرین کنیم تا به مردم نشان دهیم اگر نتیجه هم نگرفتیم، تمام تلاشمان را به کار گرفتیم.
تیم ملی در 2 تورنمنت لیگ جهانی و قهرمانی جهان پای سکو متوقف شد. این مسئله، دلیل مشترکی داشت؟
اتفاقا من اخیراً به همین قضیه فکر میکردم. ما اگر در لهستان بازی با آلمان را میبردیم، به راحتی روی سکو میرفتیم. ما به تیمی که قهرمان شد (لهستان) با نتیجه 3 بر 2 در زمین خودش باختیم، بنابرین قهرمانی هم در دسترس ما بود اما همیشه در نظر داشته باشید که ما با 150 درصد توان خود بازی میکنیم، در حالی که بقیه تیمها با 80 درصد قدرت خود به میدان میآیند، درست مثل ما که با حریفان آسیایی روبرو میشویم. تمام بازیهای ما در مسابقات قهرمانی جهان از همان ابتدا سخت بود و وقتی به آلمان رسیدیم دیگر توانی برای ما باقی نمانده بود. از بدشانسی هم به بازیکنی مثل «گروزر» برخوردیم که 11 سرویس متوالی زد و امتیاز گرفت. جالب اینکه حتی یکی از سرویسهای او در بازی با فرانسه از تور رد نشده بود!
در جریان پیشرفت والیبال ایران در میادین جهانی در ذهن شما چه اتفاقی افتاد؟
این پتانسیل در بازیکنان وجود داشت اما بلد نبودیم چطور تیمهای بزرگ را شکست دهیم. اوایل، گرفتن یک ست از برزیل برای ما کافی بود اما حالا به دنبال پیروزی هستیم.
آیا بازیکنان تیمهای پایه ایران را در حدی میبینی که در آینده جانشین شما و در واقع نسل فعلی شوند؟
برنامه بازیهای ما به قدری فشرده بوده که من بازیهای تیم نوجوانان و جوانان را ندیدهام و بازیکنان این تیمها را نمیشناسم اما همیشه نگران بودم که مبادا با درخشش تیم ملی، تیمهای پایه فراموش شوند.
به پیشنهادهای خارجی هم فکر میکنی؟
اگر پیشنهاد خوبی دریافت کنم به آن فکر میکنم. من امسال از تیم «مودنا»ی ایتالیا دعوت نامه داشتم اما از نظر مالی با آنها به توافق نرسیدم. من در سن و سالی نیستم که با هر پیشنهادی، تیمم را عوض کنم. شاید اگر 20 ساله بودم به ایتالیا میرفتم و از این کار هم لذت میبردم اما حالا نمیتوانم این کار را انجام دهم.